سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبّت دنیا، خرد را تباه می کند و دل را ازشنیدن حکمت باز می دارد و کیفری دردناک می آورد . [امام علی علیه السلام]

دل نوشته های من !



حس خوب دیدن دوبارهی اینجا! دوشنبه 96/3/8 ساعت 8:2 صبح

نمی‌دونم چی شد، امروز یادم افتاد به وبلاگ‌هایی که داشتم و دارم. رفتم سر زدم بهشون، یاد اینجا افتادم.

اومدم و باز کردم دیدم خدا رو شکر هنوز سر جاش هست :-D

بیش از 2 سال از آخرین مطلبی که ارسال کردم گذشته. خیلی چیزا فرق کرده، خیلی اتفاقات توی این مدت افتاده، هم در زندگی شخصی و هم کاری. مهمترینش هم بابا شدنم بود :-D

حالا بعد از این همه وقت که اینجا رو باز نکردم، هنوزم وقتی بازش می‌کنم خودم حس خوبی دارم. یه نگاه به مطالبی که ارسال کردم انداختم، یک عاشقانه‌ی آرام و ....

خاطراتی که توی این وبلاگ داشتم از ذهنم می‌گذره، هم خوب بود و هم بد ....

خدا رو شکر که بدی‌هاش گذشت و خدا رو بیشتر شکر که خوبی‌هاش پابرجاست.

چقدر من این قالب وبلاگم رو دوست دارم، بعد از اینهمه سال، هنوز واسه من کهنگی نداره :-)



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس



    احساس عشق ! سه شنبه 93/12/5 ساعت 8:37 صبح

    مدتیه که یه چیزی رو می‌خوام برای همسرم بخرم. خیلی دوست دارم براش بخرم چون لازمه که داشته باشه، اما کمی گرونه. البته شاید به نسبت کاراییش گرون نباشه، ولی در حال حاضر نمی‌تونم بخرم. الان داشتم دوباره قیمت‌هاش رو چک می‌کردم و فکر می‌کردم چطوری میشه این پول رو تهیه کرد، ولی به نتیجه نرسیدم. من فعلاً نمی‌تونم این خرید رو انجام بدم، ولی حداقل کاری که ازم بر میاد و دوست دارم انجام بدم و باید انجام بدم اینه که به همسرم عشق بورزم.

    من عاشق همسرم هستم :)

     

    و باز هم یک عاشقانه‌ی آرام ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس



    بعد از مدتها ... یکشنبه 93/7/6 ساعت 10:30 صبح

    از آخرین باری که اینجا نوشتم در حدود 1.5 سال می‌گذره.

    خیلی حرف خاصی واسه گفتن ندارم، ولی دوست دارم حالا که بعد از ماه‌ها به اینجا سر زدم، یه چیزی بگم !

    توی این مدت که از ازدواجم می‌گذره، یه سری مسائل و مشکلاتی بود که البته بیشتر مالی بود. حالا که 2-3 سال می‌گذره، به حمدالله خیلی اوضاع بهتر شده و مشکلات کمتر شده. خدا خیلی هوای بنده‌هاش رو داره و خیلی هم به ما لطف داره. فقط باید با چشمای باز دید و سپاسگزار بود. 

    می‌خوام از همین تریبون به همه‌ی جوونایی که نگران مشکلات مالی برای ازدواج هستن (از قبیل نداشتن هزینه‌ی ازدواج، تأمین مسکن، ...) بگم که نگران نباشن (D:) و کارشون رو به خدا بسپارن و توکل کنن و در عین حال همراه توکل، تلاش کنن. خدا قطعاً کمک می‌کنه و همه‌ی مشکلات کم کم حل میشه انشاءالله :)

     

    در آخر، بخوانید یک عاشقانه‌ی آرام را.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس



    این مردهای غمگین نازنین یکشنبه 92/2/1 ساعت 11:42 صبح

    « یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمیشود. مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلندگو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مرد هایی که دوستمان داشتند ولی رفتند ... .

    یکی از همین مردهای همیشه خسته. از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل ... همه از مردها توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از اینها نباشند ... . 

    ما هم برای خودمان خوشیم! مثلن از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویولون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویولون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد. توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه ما را با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلن نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!

    مرد ها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم. مردها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که داد میزنند، وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند، وقت هایی که چکشان پاس نمیشود، وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند، وقت هایی که عرق کرده اند، وقت هایی که کفششان کثیف است، تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین. و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی ... مرد ها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی ... درست بر عکس دنیای ما. 

    بیایید بس کنیم. بیایید میکروفون ها و تابلوهای اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مردها، واقعن مردها، انقدرها که داریم نشان میدهیم بد نیستند. مردها احتمالن دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین. کمی آرامش در ازای همه فشارها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند. کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم ... بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است. »

     

    این مطلبٍ یه ایمیلی بود که یکی از دوستان برام فرستاد. ظاهراً نوشته‌ی یه خانم وبلاگ نویس هست که من البته وبلاگ و صاحب وبلاگ رو نمی‌شناسم. ولی این نوشته به نظرم جالب بود.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس



    حلقه ازدواج پنج شنبه 91/6/30 ساعت 8:23 عصر

    حلقه‌ی ازدواج

    سلام و سلام و صد سلام :)

    فقط 41 روز مونده تا روز موعود :)

    امروز به سلامتی رفتم و حلقه‌ی خودم رو هم تحویل گرفتم. حلقه‌ی خانمم رو که قبلاً تحویل گرفته بودم.

    در مورد عکس بالا بگم که این عکس حلقه‌های ما نیست، ولی بک‌گراند لپ‌تاپ من هست ! حلقه‌های ما خییییییییییییییییییییییییییییییییلی خوشکل‌تره :)

     

    خدایا شکرت :)



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس



    احساس خوب سه شنبه 91/3/16 ساعت 8:37 صبح

    بعد از ماه‌ها دوری، دوباره سلام

    امروز احساس خوبی دارم :)

    کلاً وقتی فکر می‌کنم به شرایطم احساس خوبی پیدا می‌کنم. نه اینکه همه چیز خوب باشه، هیچ مشکلی نباشه و دنیا گل و بلبل باشه، نه ! احساس خوب من بیشتر برمی‌گرده به انتخاب همسرم.

    خوشحالم از اینکه همسری دارم که واقعاً می‌تونم روش حساب کنم، توی همه‌ی شرایط یار و همراه منه و با شرایط من می‌سازه ( لطف می‌کنه )

    انشاءالله با لطف و کمک خدا و همراهی همسرم، یه سری مشکلاتی هم که هست، به زودی برطرف میشه و خیال ما راحت میشه.

     

    خدایا شکرت :)



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس



    3 روز قبل از ... ! دوشنبه 90/8/23 ساعت 11:24 صبح

    سلام و صد سلام :)

    خیلی تنبل شدم دیگه. دیر به دیر پست می‌دم :دی

    الان آخرین پستم رو خوندم، هرچند که خصوصی بود و همه نمی‌تونن بخونن. یه نکته‌ای توش بود و من یه چیزی از خدا خواسته بودم که الان خدا رو شکر به انجام داره میرسه، تا 3 روز دیگه !

    خیلی خوشحالم، خیلی.

    واقعاً خدا رو شکر می‌کنم که این اتفاق خوب توی زندگیم بالاخره بعد از مدت‌ها انتظار داره میافته :)

    الان نمی‌دونم دقیقاً چه احساسی دارم ! هیجان توأم با اضطراب و استرس ! و البته قبل از همه، خوشحالی :)

    امیدوارم همه چیز اونطوری که باید و شاید خوب باشه و همه راضی باشن و مشکلی خدایی نکرده پیش نیاد.

    با اینکه سعی کردم کارا زودتر انجام بشه و چیزی واسه روزای آخر نمونه، اما بازم کلی کار هست و من وقت کافی برای ریلکس بودن! ندارم ! باید عجله کنم تا به همه‌ی کارهام به موقع برسم انشاءالله.

    روز خوب من داره میرسه، یکی از آرزوهای من.

    باید فکر کنم به آرزوهای بعدی که از خدا بخوام ! شرمنده ( خدا هم فکر کنم دیگه از دستم خسته شده اینقدر صداش کردم و کمک خواستم ازش :دی )

     

    به امید روزهای خوب و خوش و خوش‌تر :)



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس



    تقدیم با عشق ! یکشنبه 90/6/13 ساعت 9:0 عصر

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس



    قبل از سفر شنبه 90/3/21 ساعت 12:22 صبح

    سلام

    فردا صبح قراره بریم سنندج. یه مأموریت یه روزه با هواپیما.

    خدا رو شکر که با ماشین نیست !

    حدس می‌زنم فردا از صبح تا بعد از ظهر کلاً الاف باشیم ! چون فکر می‌کنم کار زیادی نداریم و خب تا عصر بیکار باید وقت بگذرونیم.

    آی‌پد ما هم نرسید که یه وسیله سرگرمی داشته باشیم :D

    دیگه کم کم باید برم بخوابم که صبح بتونم پاشم.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس



    سفرنامه آباده شنبه 90/3/21 ساعت 12:20 صبح

    سلام

    اینجا به زودی تکمیل میشه !



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس

       1   2      >