سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند مرا سخت گیر و آزاردهنده برنینگیخت؛ بلکه مرا آموزگاری آسان گیر برانگیخت . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

دل نوشته های من !



قبل از سفر جمعه 90/1/19 ساعت 8:22 عصر

سلام

بعد از چندین روز که اینجا رو أپدیت نکرده بودم، حالا می‌خوام با یه پست مآموریتی به روزش کنم !

اولین مآموریت بعد از عید رو من دارم میرم.

قراره فردا بریم آمل.
این نمایندگی قبلاً هم رفته بودیم که کار به مشکل خورده بود و برگشته بودیم. چهارشنبه که تماس گرفتم باهاشون، گفتن که مشکلاتشون حل شده و مشکلی ندارن الان ! حالا توکل به خدا. امیدوارم که مشکل خاصی نباشه و کارمون راحت انجام بشه.

فردا صبح ساعت 7 حدودا قراره که بریم. قبل از ظهر برسیم و یه سری کارا رو انجام بدیم. چون اون دفعه که رفته بودیم، اونجا بعد از ظهر ساعت 6 تعطیل کردن. اما احتمالاً چون الان روز بهار شده، دیرتر تعطیل می‌کنن.

فردا سر تیم من هستم. 2 نفر دیگه از همکارا هم با من میان.

یکیشون که پر رو بود، کم بود، حالا این راننده هم اضافه شده ! این رانندمون خیلی ماموریت رفته با بچه‌ها. چندین سال میشه که اینجا کار می‌کنه. واسه همین فکر می‌کنه که بیشتر و بهتر می‌دونه. بعد یه مدلی حرف می‌زنه که آدم رو مجبور می‌کنه !!! حالا اگه چیزی که اون می‌خواد رو انجام ندیم یا کاری که اون گفته رو نکنیم، بهش برمی‌خوره، بعد هی گوشه و کنایه می‌زنه ! البته زیاد نه، ولی خب جالب نیست اینطوری.

حالا باید یه جوری باهاش کنار بیام ! دیگه خدایا به امید تو :D

این مأموریت هم مثل خیلی از مأموریت‌های دیگه 3 روزه است. انشاءالله اگه کارمون خوب پیش بره، دوشنبه قبل از ظهر برمی‌گردیم. اگه نه که باید باشیم ببینیم کی تموم میشه !

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس