سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناز خود بگذار و کبر از سر به در آر و گور خود را به یاد آر . [نهج البلاغه]

دل نوشته های من !



خرید یکشنبه 90/2/25 ساعت 12:36 صبح

سلام

خسته‌ام خیلی ! ( یه ضد حال توپ، اول مطلب ! )

دو روزه که دارم میرم خرید. خیلی خرج کردم. خودم هنوز توو شوک هستم ! :D

من فقط نیت خرید کفش و بعدش هم شلوار جین داشتم، ولی نمی‌دونم چرا اینقدر خرید کردم ! اخه خیلی چیزای خوب و خوشکلی میدیدم. بدون اینکه زیاد توی مرکز خرید گلستان بگردم و الاف باشم، چیزایی که می‌خواستم و نمی‌خواستم رو دیدم !

دو تا پیرهن خریدم که یکیش مجلسیه و یه مدل جدید و خوشکلی داره. یه شلوار لی معمولی خریدم. یه کت و شلوار خریدم که بازم مدلش جدیده. یه کفش مجلسی شیک خریدم. اینایی که گفتم واسه دیروز بود !

امروز هم رفتم که واسه استفاده‌ی دم دستی یه کفش بخرم که بازم کلی پیاده شدم ! کفش راحتی که امروز خریدم، از اون کفش مجلسی دیروز گرونتر بود ! ولی خیلی زور داشت که 216 تومان پول بی زبون رو واسه کفش دم دستی بودم، نه ؟! :D

علاوه بر اینا یه تی شرت هم خریدم.

خریدایی که کردم رو دوست دارم و راضی هستم. فکر می‌کنم جنسای خوبی هستن و قشنگن. ولی خب حسابی گرون بودن.

مورد دیگه‌ای که واسم جالب بود اینه که من اصلاً واسه خرید کفش الاف نشدم !!! خیلی راحت رفتم کفش انتخاب کردم و پا زدم و اندازم بود !!! در حالیکه همیشه واسه خرید کفش مشکل داشتم. خیلی سخت سایز پای من کفش پیدا میشد. تازه این مغازه‌هایی که من کفش خریدم ازشون، در مقابل مغازه‌هایی که توی بازار هستن، از نظر تعداد کفش سوسکن !!! ولی با این حال خیلی راحت کفش انتخاب کردم و خریدم.

گلستان هم دیروز و هم امروز خیلی شلوغ بود.
هوا خیلی خوبه، توی این هوا بیرون رفتن و قدم زدن و خرید کردن می‌چسبه. خیلی از مردم هم که خرید خاصی ندارن و میان فقط می‌چرخن اونجا !

ولی به هر حال توی این هوا بیرون رفتن لذت خودشو داره.

خیلی دیر شده. من دیگه باید برم بخوابم. فردا یه ماموریت هم دارم، جاده ساوه ! ولی خب سعی می‌کنم صبح زودتر برم که تا قبل ظهر برگردم شرکت.

شب خشنگ :)



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس