سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه عبرت اندوزد، بینا شود و آنکه بینا شود، دریابد و آنکه دریابد، بداند . [امام علی علیه السلام]

دل نوشته های من !



به عنوان گیر نده جون بچت ! یکشنبه 88/1/23 ساعت 10:3 عصر

نمی دونم چرا اینقدر بی حوصله هستم.

فردا روز مهمیه ، استرس دارم یکم !

همیشه فکر می کردم آدم شادی هستم ، ولی این چند وقته اصلا اینطوری نبوده. شادی ها زودگذر و سطحی شدن.

تا ساعت 9 خواب بودم. البته دیر خوابیدم. الآنم که الکی نشستم اینجا. روزها و ساعت ها همینطوری میآد و می ره. بدون اینکه من حتی یه کار مثبتی بکنم.

طبق معمول دارم رندم ( Random ) آهنگ گوش میدم. الآن داره چاوشی می خونه :
چه کسی خواهد دید ، مُردنم را بی تو
گاه می اندیشم ، خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید
آن زمان که خبر مرگ مرا می شنوی
روی خلاب (خندان) تو را کاشکی می دیدم
...
چه کسی باور کرد ، جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد
می توانی تو به من ، زندگانی بخشی
یا بگیری از من ، ‏آنچه را می بخشی
...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس