سلام
من امروز قرار بود بشینم درس بخونم واسه امتحان جمعه. ولی تا حالا که هیچی نخوندم.
می خواستم صبح ساعت 10 بیدار بشم که بعد از ناهار یکم بخوابم و بعدش بشینم بخونم ، ولی ساعت 2:20 فکر کنم که بلند شدم !
اصلا نمی تونم درس بخونم. این ترم خیلی وضعم خرابه. درسا زیاده و سخت.
امشب رفته بودم دوش بگیرم ، تا از حموم اومدم بیرون دیدم گوشیم داره زنگ می خوره. اومدم گوشی رو از روو میز بردارم و جواب بدم دیدک گوشی نیست !
بیشتر دقت کردم ، دیدم گوشی افتاده روو زمین !
اینقدر زنگ خورده بود و ویبره زده بود که از روو میز افتاده بود پایین کنار پایه صندلی. احتمالا موقع افتادن افتاده بود روو پایه صندلی ، ولی خدا رو شکر که سالمه.
یه آقایی بود.
قرار بود فردا بیاد یه چیزایی نصب کنه. نمی دونم اسم این چیزی که قراره نصب کنه چیه ! ولی می دونم روو سقف نصب میشه !
گفت ساعت 4 میآد ، منم گفتم دیره. بعد قطع کرد 3 دقیقه بعدش زنگ زد گفت 3 میآد.
حالا فردا بعد از کلاسم و بعد از ناهار باید برم اونجا. ساعت 3:30 هم قراره برق کار بیآد.
فردا مطمئنا به هیچ عنوان نمیشه درس خوند.
چون فردا شب وسایل دیگه از تهران میرسه و پدرم اینا هم میآن.
احتمالا کلی کار باید برسیم.
البته فکر نکنم بار رو فردا شب خالی کنیم. چون هم ماشین دیر وقت میرسه و همسایه ها خوابن ، هم اینکه اون موقع شب کارگر پیدا نمیشه !
غیر از این ، اگه فرضا واسه اون خونه کاری نداشته باشم ، مشغول لپ تاپم هستم :)
امروز مجید رفت گرفت. دیشب یادم افتاد که بهش بگم مودم هم بگیره. چون مک بوک مودم نداره. ( احتمالا توو آمریکا و خیلی از کشورهای دیگه کسی دیگه با دایال آپ به اینترنت وصل نمیشه [ در کشور ما هم طبق فرمایش وزیر محترم ارتباطات ، همین سرعت دایال آپ کافیه ! ! ! ] . قضیه همون مک بوک ایر (MacBook Air) که درایو نوری یا همون سی دی درایو نداره. چون مردم همه به اینترنت پرسرعت دسترسی دارن و دانلود یه سی دی یا دی وی دی خیلی سریع انجام میشه ، پس نیازی به حمل و استفاده از سی دی یا دی وی دی نیست ! )
فقط یه مشکلی که هست اینه که سایز مانیتور این لپ تاپ کوچیکه. 13.3 اینچه.
البته من هنوز از نزدیک که ندیدم ، ولی فکر می کنم کوچیک باشه.
ولی خب به مک بوک بودنش میارزه D:
امشب تصمیم گرفتم شام نخورم. آخه حس غذا درست کردن نداشتم. ظرف هم بایست می شستم ، سخته دیگه D:
اون موقع زیاد میل غذا هم نداشتم. الآن یکمی گرسنم شده.
ولی تصمیم گرفتم که نخوابم و بشینم درس بخونم تا سحر.
بعد واسه سحری برنج و خورشت درست کنم و فردا روزه بگیرم :)
خیلی وقته روزه نگرفتم.
حال نمی دونم واقعا چیکار می کنم !
آیا من نمی خوابم و پای کامپیوتر نمی شینم و درس می خونم ؟!
آیا واقعا ؟!
اول تصمیم نداشتم امشب پست بدم. ولی بعدش نظرم عوض شد.
فکر کنم باید یه ایمیل بفرستم. اما نه ایمیلی که احتمالا انتظار میره. توو این چند روزه چندان نتونستم روی این قضیه وقت بذارم. باید زودتر این کارو بکنم. ولی احتمالا تا دو روز آینده نمیشه.