سلام
چند روزه که پست ندادم. گفتم امشب دیگه باید یه چیزی هرچند کوتاه بنویسم.
می خوام خلاصه بگم.
دارم فکر می کنم امروز چند شنبه است ؟!
آها ، دوشنبه.
صبح که به کلاس ریاضی مهندسی نرسیدم. جلسه آخر بود ، بد شد.
من همش 5 دقیقه بعد از استاد رسیدم ، ولی دیگه جرأت نکردم برم سر کلاس ، رفتم نمازخونه.
یکم که گذشت دوستم پیامک زد گفت سریع بیا ، استاد سر کلاس نیست !
منم تند جمع کردم و رفتم ، رسیدم جلو در کلاس دیدم استاد هم رسید !
اجازه گرفتم برم سر کلاس ، ولی نامرد نذاشت. منم دوباره برگشتم نمازخونه.
من فکر می کردم که امروز وقت نمیشه پای لپ تاپ بشینم ، واسه همین شارژرشو نبردم. ولی خب برعکس شد.
بعد از ظهر هم اتفاق خاصی نیافتاد. ولی با استادم در مورد دکتر عبدالکریم سروش صحبت کردم.
این استادم آدم خیلی داناییه. خیلی زیاد مطالعه داره. نمی دونم چطوری این همه کتاب تونسته بخونه. هرکی توو هر موضوعی اسمی از کتابی ببره ، استاد نه تنها اونو خونده ، بلکه کلی اطلاعات جانبی هم داره !
خوش به حالش واقعا. تقریبا هر جلسه هم چند تا کتاب به ما معرفی می کنه که بخونیم !
یه سری داشتم به این فکر می کردم که احتمالا توو خونش از جلو در تا توو حموم کتاب ریخته !!!!
بگذریم. شاید نظرشو در مورد سروش و توضیحاتی که داد رو بعدا بگم.
جلسه مناظره ای هم که هفته پیش داشت تشکیل نشده بود ، فردا قراره مناظره باشه !
کلی هم از من عذرخواهی کرد که من الکی رفتم !
ولی حالا فردا که دیگه نمی رم ، انگیزه ندارم تا دانشگاه مازندران برم D:
فردا باید چند تا کار بکنم.
باید صبح نسبتا زود بیدار بشم و برم دوش بگیرم و برم بیرون.
راستی ، معادلات این هفته استاد نیومده بود که تشکیل نشد. هفته بعد میآد.
گفتم معادلات ...
امشب که اومدم خونه ، همین که رسیدم جلو در ساختمان ، دیدم از ساختمان بقلی یکی اومد بیرون که قیافش خیلی آشناست !
بعععععععععله !
همون استاد معادلاتی بود که منو انداخت ! همون که ترم پیش باهاش داشتم.
دیگه احوال پرسی کردم و اومدم خونه.
خیلی دلم می خواد یه چیزی بهش بگم. نه اینکه حرف بدی بزنم. مثلا در این حد که بهش یادآوری کنم که معادلات منو پاس نکرد و ....
من جدا دعا کردم که همین بلایی که سر من آورد ، سر خودش هم بیآد. چون هنوز دانشجوی دکتراست و درسش تموم نشده.
خب دارم زیاد حرف می زنم.
راستی اینم بگم که رفتم پیش استاد آئین زندگی و ازش کمک خواستم. اونم گفت که چیکار کنم. ولی ظاهرا شدنی نیست. فعلا نمی دونم باید چیکار کنم. یعنی بهش فکر نکردم.
من دیگه برم بخوابم که دارم می میرم از خستگی و کم خوابی.
شب خوش.