سلام
اینقدر خستهام که احساس خوشحالیم رو کم کرده ! حالا باز خوبه یه روزه رفتم سر کار !!! ولی خب امروز خیلی راه رفتم و رفت و آمد زیاد داشتم و کلا کار امروزشون هم زیاد بود. البته کار من تموم نشده و بقیه مونده بود واسه فردا، ولی من از فردا دیگه نمیرم.
امشب که واسه مسؤولمون زنگ زدم و گفتم که واسه فردا هم مرخصی میخوام ( به دلیلی که میگم )، کل جریان رو گفتم بهش که چند جا شرایط کاری دارم و زیاد نمیتونم براشون کار کنم و اگر کسی رو بخوان میتونم معرفی کنم. ولی گفت شما و فلانی و بهمانی به صورت آزمایشی تا آخر هفته هستید، از بین شما اونایی که خودشونو نشون بدم میمونن ! گفت تا آخر هفته حقوقی تعلق نمیگیره !!! ( عملا کارگر مفت آوردن چند روز کارشون رو برسه، به بهونهی تست و آزمایش هم حقوق نمیدن ! )
منم فکر کردم دیدم هیچ نفعی واسه من نداره، پیامک زدم گفتم نمیام دیگه !!! ( ریپورت هم نداده هنوز :D )
امروز توی یکی از اتاقا که مشغول کار بودم، از گروه بهمن زنگ زدن بهم و گفتن که فردا باید دوباره واسه مصاحبه برم. این مصاحبه ظاهرا عمومیه، نمیدونم چی میخوان بپرسن ! ولی گفتن که عکس و شناسنامه و کارت پایان خدمت و مدرک تحصیلی و کپی همه مدارک رو ببرم !!! یعنی احتمالا مصاحبهای که قراره منجر به استخدام بشه ( شاید البته ). گفتم که این مدارک رو هنوز ندارم و آماده نشده، گفت حالا شما بیآید، اشکالی نداره.
حالا قراره فردا ساعت 2 برم واسه مصاحبه اینجا.
امروز هم برای مصاحبه همکاران سیستم رفتم، مصاحبه زیاد تخصصی نبود، خیلی ساده بود. گفتن از 10 روز تا یک ماه طول میکشه که جواب این مصاحبه مشخص بشه !!!
تازه اگر توو این مرحله قبول شدم، باید برم مصاحبه مرحله دوم !!! دیگه خلاصه الکی به «مایکروسافت ایران» معروف نشده که !
بنیاد هم خدا خواست و سایتش رو باز کردم و دیدم که قبول شدم :)
از بین 86 نفر که برای مصاحبه دعوت شده بودند، فقط 16 نفر رو پذیرش کردند ! خلاصه که خدا خواست و با کلی دعا که پشت سرم بود، اینجا قبول شدم. حالا قراره تا 10 روز آینده تماس بگیرن و جزییات رو بگن.
پروسه همکاران سیستم ظاهرا یه پروسه خیلی طولانی خواهد بود. پس عملا دوتا شرایط کاری دارم که باید انتخاب کنم. بهمن و بنیاد.
من خودم شخصا کار توی بهمن رو بیشتر دوست دارم، چون همه جور کاری داره، هم برنامه نویسی، هم پشتیبانی، هم شبکه، هم آموزش، هم مسافرت ( 1 تا 4 روزه به شهرهای مختلف ). این کار تنوع داره و آدم از کار دیرتر خسته میشه. همیشه یه چیزایی جدیده و خیلی حالت روزمرگی پیدا نمیکنه. شرکت خصوصی حقوق بهتری هم میده. احتمالا بابت مسافرتها هم پاداش میدن. ولی خب هر موقع اراده کردن میتونن کارمنداشون رو اخراج کنن !
بنیاد دولتی، ولی حقوقش کمه، زیاد جای پیشرفت نداره و میشه گفت از همون اول، سقف پیشرفت مشخصه. به احتمال زیاد روزمرگی خواهد داشت و دلزدگی. اما حقوق ثابت داره و میشه روش حساب کرد.
به هرحال استخاره گرفتم، گفتن که بنیاد بهتره. من حالا کار هر دوتا رو پیش میبرم تا ببینم خدا چی میخواد. غیر از برادرم که با من هم عقیدهاست، بقیه نظرشون اینه که بنیاد بهتره.
راستی، آوازهی برنامه من ماشاءالله به جای جای این کره خاکی داره میرسه !
داخل کشور کم بود، کار به سوئد و آمریکا هم کشیده شده و فکر نکنم از فامیلا کسی مونده باشه که با واسطه و بی واسطه باخبر نشده باشه !
دیگه چی بگم ؟
آها، ...
هرچی بگن که توی ادارهجات دولتی اغلب درست کار نمیکنن، راست گفتن !
تجربه امروزم هم باز اینو ثابت کرد. کارمندهای محترم به صورت رسمی در مورد بازیهاشون با هم حرف میزنن !!! عملا همه ساعت 8:30 تازه کم کم پیداشون میشه، بعدش میرن صبحانه میل میکنن، تا ظهر یکم اینور و اونور میپلکن! ، میرن نماز و ناهار و خب کار!!! یک روزشون تموم میشه !!!
بعد از ظهر تا ساعت 4:30 که باید کار کنن، عملا یا خاطره تعریف میکنن و حرف میزنن، یا به رفیق رفقا سر میزنن و میچرخن، یا میشینن آهنگ و فیلم دانلود میکنن یا به صورت حرفهای بازی میکنن !!!
آماری که جدیدا حراست وزارتخانه از کارکرد اینترنت ادارههای مختلف داده، واقعا خندهدار و خجالتاوره !!! فقط 5% از استفادهای که از اینترنت توی وزارتخونه میشه، مرتبط با کار بوده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! در مورد بقیهاش نگم بهتره. ( فردا میان یقه منو میگیرن که چرا آبروی نداشتشون رو بردم :D )
بگذریم.
دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه. حالا فردا برم مصاحبه ببینم چی میشه. انشاءالله خدا کاری که به صلاحم هست رو جلوی پام بذاره تا مشغول به کار بشم.
شب و روز خوش.
به امید روزهای خوش در آینده خیلی نزدیک :)